خانواده شهدای ترور: آقای رئیسی، صدای رسای قربانیان ترور باشید
تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۵۵۳۸۴
خانواده شهدای ترور همزمان با سفر رئیس جمهور اسلامی ایران به مقر سازمان ملل بیانیهای خطاب به ایشان صادر کرد که متن کامل آن بدین شرح است.
جناب آقای دکتر سیدابراهیم رئیسی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام؛ اینک که برای ایراد سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به آمریکا سفر کرده اید، فرصت را مغتنم شمرده و از آن مقام محترم درخواست داریم، مطالبهی خانواده بزرگ قربانیان ترور کشور را به گوش جهانیان برسانید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ملت ایران همواره و در بیش از چهار دههی گذشته قربانی وقایع تلخ و خشونت باری بوده است که از سوی تروریستهای مورد پشتیبانی کشورهای غربی تحمیل شده است؛ با اینکه از نخستین روزهای آغازین انقلاب اسلامی، شهروندان ایرانی هدف عملیاتهای کور و هدفمند تروریستها قرار گرفتند، اما تنها دوسال پس از آن موج گسترده ترورهای سهمگین گروهکها از جمله منافقین جنایتکار فضای کشور را دربر گرفت و نتیجهی آن شهادت بیش از ۱۷۰۰۰ شهروند بی گناه ایرانی ازجمله زنان و کودکان بود.
دههی ۶۰ یادآور ترورهای گسترده علیه هزاران ایرانی است که با تأسف اکنون در کنار ما و خانواده هایشان نیستند؛ اما آن تروریستها پس از ایستادگی ملت ایران در تحقق اهداف خود ناکام ماندند و از همان ابتدا با آغوش باز آمریکا و برخی کشورهای غربی مواجه شدند تا از آنجا طراحی و برنامه ریزی برای تضعیف و سرنگونی نظام سیاسی کشور و هدف قراردادن مسئولان و شهروندان را ادامه دهند.
ترور ناجوانمردانه رئیس جمهور منتخب مردم ایران و نخست وزیر، ترور رئیس دستگاه عالی قضایی کشور و نماینگان مجلس، ترور شخصیتهای عالی معنوی و دینی، بمب گذاریهای کور، حملات مسلحانه، آدم ربایی و شکنجه، به آتش کشاندن مردم در اتوبوسهای شهری و همکاری نظامی با صدام دیکتاتور عراق در جنگ تحمیلی همگی بخشی از خاطرات تلخ ملت ما از جنایات گروهکهای تروریستی به ویژه منافقین است.
جناب آقای رئیس جمهور
آنچه خاطر مردم ما و خانوادهها و بازماندگان قربانیان ترور را بیش از هر چیز میآزارد این است که این تروریست های مورد نفرت مردم، به جای مجازات، مورد پشتیبانی کامل برخی کشورهای اروپایی و آمریکا قرار گرفتند.
بسیار دردناک است که به یاد آوریم پس از ترور رئیس جمهور رجائی، چگونه کشورهای آمریکا، فرانسه، انگلستان، آلمان، سوئد و دانمارک به عامل ترور یعنی گروهک منافقین دفاتر رسمی و امکانات ارائه دادند تا طراحی اقدامات خشن مسلحانه خود را از همین کشورها علیه ما فرماندهی کنند.
جالب آن جایی است که آمریکاییها بعد از ۱۶ سال اقدام تروریستی منافقین علیه ملت و مقامات ایران، آنها را در فهرستهای تروریستی خود گنجاندند بدون اینکه هیچ اقدامی در جهت دستگیری، استرداد و محاکمه و یا حتی تعطیلی دفاتر آنها انجام دهند و مدتی بعد آنها را از همان فهرست ظاهری هم خارج کردند!
این رفتارها چیزی جز برخورد دوگانه و سیاسی غرب با تروریسم و تقسیم تروریسم به خوب و بد نیست؛ مقامات آمریکایی با آگاهی از ماهیت گروهک تروریستی منافقین و اطلاع از پشتیبانی طولانی مدت دیکتاتور سابق عراق از این گروه آدمکش و وجود گزارشهای متعدد بین المللی علیه این گروهک، از این جنایتکاران حمایت میکنند و مقامات مختلف این کشور علی رغم اذعان به نفرت مردم ایران از منافقین، در اردوگاهها و مقرهای آن حضور مییابند و در کنار قاتلین مردم ایران با آنان اعلام همبستگی میکنند.
جناب آقای رئیسی
ایالات متحده آمریکا و غرب، منافقین را از فهرستهای تروریستی خود حذف کردند تا پس از مدتی زمینه برای انتقال آنها از عراق به کشورهای ثالث فراهم شود؛ منافقین پس از اخراج از عراق و استقرار در کشور آلبانی در آنجا با پشتیبانی آمریکا و رژیم صهیونیستی به برنامه ریزی علیه کشورمان ادامه دادند و تأسیس رسمی و آشکار هستههای تروریستی مسلح موسوم به «کانونهای شورشی» بخشی از جنایات جدید منافقین است.
پیام اخیر سران این گروه و دعوت به قتل، ترور و خشونتهای مسلحانه، باید به حامیانش بفهماند که ماهیت این گروهک تغییری نیافته است و یک گروه با ماهیت مسلح و تروریست، همیشه تروریست و سلاح در دست باقی میماند.
جناب آقای رئیس جمهور
به اعتقاد ما تروریسم، صلح و امنیت کشورها را نشانه میگیرد و برخورد با آنان امری مشروع و مطالبهای همگانی است؛ پرسش ما این است که چرا اعضای یک گروه تروریستی که هزاران نفر از مردم بی گناه ایران و عراق را ترور کرده است و همچنان از خشونت و به کارگیری سلاح دم میزند باید آزادانه در برخی کشورهای غربی و آمریکا فعالیت کند و اقدامات آنها توسط کشورهای مدعی مبارزه با تروریسم نادیده گرفته شود و با فریبکاری تمام جای قربانی و جلاد عوض شود؟!
ما به عنوان خانواده ۱۷۰۰۰ شهید ترور کشور و به نمایندگی از شهروندان کشورمان از شما و دولت محترم جمهوری اسلامی ایران درخواست داریم تا به طور جدی نسبت به احقاق حقوق خانوادههای قربانیان ترور از طریق مجامع و نهادهای بین المللی جهت پیگرد، استرداد و محاکمهی سرکردگان گروهک تروریستی منافقین به جرم ترور هزاران شهروند و خیانت در جنگ تحمیلی علیه ملت ایران در کنار دیکتاتور سابق عراق اقدام بفرمایید و صدای رسای قربانیان ترور در جامعه جهانی باشید و این اطمینان را به حضرتعالی و دولت محترم میدهیم که خانواده بزرگ شهدا و قربانیان ترور کشور در این مطالبه جدی و عاجل در کنار شما و پشتیبان شما خواهند بود.
با احترام و آرزوی توفیقات
خانواده شهدای ترور کشور
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی احزاب و تشکلهامنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: شهدای ترور بنیاد هابیلیان خانواده شهدای ترور منافقین قربانیان ترور رئیس جمهور تروریست ها جناب آقای ترور کشور آقای رئیس کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۵۵۳۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترور برای بقا
این روزها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبانها افتاده و از اقصینقاط جهان به گوش میرسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیستها که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفانالاقصی و ماههای اخیر نمیشود و قدمتی ۷۵ ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاکسازی قومیتی سوغات شوم صهیونیستها در این تهاجم است.
به گزارش ایسنا، به نقل از جام جم، رسانهایشدن بخشی از جنایتهای ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستانها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور میشد همبستگی عمیقی را بین ملتهای مختلف علیه رژیم کودککش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهراتمردم وتجمعدانشجویان جهان علیه صهیونیستهامنجرشد.گزارشهای ارسالی ازدانشگاههایآمریکا یکیاز شگفتانگیزترین اخبار این روزها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریستپرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایتهای بیدریغ کاخسفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیادهخواهی صهیونیستهای غاصب نمیشدند.
مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشورهای غربی ازجمله آمریکا برای بهرهمندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملتهای منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند اما رویدادهای اخیر نشان میدهد که بومرنگ این بدخواهیها به سمت کشورهای غربی برگشته است و افکارعمومی این کشورها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاستهای نژادپرستانه هستند؛ مسألهای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن میانجامد.
یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استانداردهای دوگانه دولتهای غربی را بهصورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها میشود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یکسو در سخنرانیها و موضعگیریهایشان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم میگویند و از طرف دیگر با حمایت از گروههای تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار میکنند.
سناتورهای آمریکایی و دیپلماتهای اروپایی پشت تریبونهای رسمی، خودشان را دشمن نخست گروههای تروریستی معرفی میکنند اما تاکنون عملیات قابلتوجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگافروزی و دستاندازی به ثروتهای ملتهاست حرکت کردهاند و بیدلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسألهای که با نگاهی به عملکرد دولتهای غربی قابل رویت است و میتوان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیستها، از حمایت مردم بیدفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوقبشری شدهاند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیبتر آنکه در برخی موارد از اقدامات بشردوستانهای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرمانگاری کرده و مانع ارسال کمکهای بشردوستانه شدهاند.
نقش آمریکا در تثبیت جریانهای تروریستی
می سال ۱۹۴۸ بود که اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالیکه این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتوگو درباره طرح قیمومیت بودند اما تصمیمگیرندگان کاخسفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیستها بستهاند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفتهها بهدلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.
رئیسجمهور آمریکا در ادامه تصمیمهای متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تلآویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشورها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غربآسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیستها برای آمریکاییها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاشهای زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوشخدمتیها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کارها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان میدهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
ریشههای تروریسم در غرب آسیا
این سلسلهاقدامات باعث شد تا کشورهای غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلارهای نفتی برخی حکام دستنشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غربآسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربیها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریستها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولتهای استعماری میکرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیونها دلاری است که از طرف کارخانههای اسلحهسازی به خزانه آنها سرازیر میشود. پس پرواضح است که جنگافروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوشدادن این معاملات پرسود است.علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غربآسیا و در قلب سرزمینهای اسلامی حفظ امنیت مهمترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیستها بهدلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی بهمنظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشورهای منطقه و حتی جنبشهای اسلامی مانند حزبا... و حماس اجتناب کند. بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروههای تروریستی است تا کشورهایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.
تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئههای پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقهای این دولت استکباری مشغول حلوفصل این مسأله ویرانکننده در داخل مرزهایشان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیستها شوند و بهاینترتیب این کشورها علاوه بر اینکه مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولتهای غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومتهای خودکامه در آفریقا و غربآسیا، حکومتهای وابسته که با دیدن عاقبت همکیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولتهای تروریستپرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروههای تروریستی دارد و عجیب آنکه بازهم دولتهای خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.
حمایت دولتهای اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروههای مسلح تجزیهطلب مثالهای نغزی است که نشان میدهد دولتهای غربی با استانداردهای دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشورهای دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال میبرند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشتهاند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرشقرمز پهن میکنند.
به هرتقدیر وقایع این روزهای غزه وجنون نسلکشی توسط صهیونیستها و حمایت عریان مدعیان حقوقبشر از این رژیمنژادپرست نشان میدهد که باید مراقب آدرس غلط رسانههای غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سالها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظمله فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستوجو کرد.» بنابراین صحنههای غمانگیزی که این ماهها از غزه مخابره میشود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر میشود.
انتهای پیام